.

ساخت وبلاگ
خسسسسستم در حدی که سالی یبار اینجوری میشی. این کلاسای سر صبح تا شیش یا هشت شب پدرمو در اوردن و بشدت انرژی دارم.... دیروز خوب بود... بعد رفتن مهسا ک شب پیشم مونده بود رفتم کلاس و پارک با ناهید و از اونجا هم توی راه ا.ص و مهشید اینارو خیلی اتفاقی تو خیابون دیدم و نهار پیتزا و عصرم که با نرگس قرار داشتیم و درمورد دفتر کارش و ایده ها و پوستری که لازم داشت براش طراحی کنم صحبت کردیم و یه جعبه شوکولات برام اورده بود. و در نهایت دیشب داشتم چت میکردم با بچه ها که خیلی اتفاقی خوابم برد.  امروزم خوب ک نه عالی بود. از پیشنهاد کاری که استادم بهم داد گرفته تا تصویرسازی اهنگ دال و هوس قهوه توی روز ابری و کافه دانژه و کوه و ماهی که این شبا از همیشه بزرگتره.... بعدا مفصلا میگم چی شد فعلا نکشتم که تاریخ اصلیش یادم باشه  شب بخیر ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد doost,دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد,دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد دنگ شو, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 173 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 13:15

بهش گفتم خیلی مسخرس که همه روابط عاطفی بنظرت احمقانه بیاد نه؟ بنظرت میشه ادم یک عمر بدون دل بستگی خوشبخت زندگی کنه؟خودم جواب خودمو میدونستم . میگه چرا اینقدر با خودت میجنگی؟ میخندم میگم جنگ کدومه بابا؟ دلم به هیچکی مایل نمیشه... میگم میشه! تو جلوش واستادی و میگه نمیخوای. میگم خب تهش چی ؟ همه این عشق و عاشقیا به کنار... اینا که نون و آب نمیشه تو زندگی... میگه از یه جا باید ساخت... میگم نعیمه! چرا همه چی به طرز احمقانه ای توی هم پیچیده؟ چرا زندگی من شبیه سریالای صد و بیست قسمتی شده؟ چرا عین فیلماس همه چی؟! چرا آدم از دوست دارم شنیدن فراری میشه؟ هیچی نمیگه. هیچی نگفتم توی دلم بود. میگم دلم قهوه میخواد لامصب! توی این هوای ابری، سرررررد، من با این چشمای خمار و خوابالو، قعوه فروشی همین بغل باشه اونوقت... میگه هیس! برات خوب نیس. میگم بریم تو بخور من نگا کنم. اینکه میشه. میگه واسه منم خوب نیس. میگم هوفففف.... دیشب باز توی خواب بلند بلند خندیدم. ینی ساعت چهار از صدای خنده خودم پریدم از خواب. خیییییلی ترسیدم ازین حال خودم . رفتم و صورتمو شستم و دیگه نخوابیدم تا صبحی که رفتم سر کلاس عکاسی با اون ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 171 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 13:14

بازم کابوس دیدم سر صبحی. ب خودم قول داده بورم دیگه پست منفی نذارم اما الان باید تخلیه شم. خوبه ک نعیمه صبحا واسه نملز پامیشه. خیلی ارومم کرد. خیلی   ....

خدایا کمکم کن

#گریه

#لباس_سفید

#فرار

#خفه_کردن

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : خوابم یا بیدارم پیانو,خوابم یا بیدارم آهنگساز,خوابم یا بیدارم, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 133 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 13:14

روزهای عجیبی

روزهای خیلی عجیبیست

فردا اگر باران نبارد

آتش یخواهم گرفت

...

دست های ابر را میگیرم

در میان گریه میخندانمش

در میان گریه میرقصانمش

از لبم اواز مستی بر شبش خواهد چکید

آسمان خواهد شنید :

بی نهایت

بی نهایت

دوست تر میدارمش... 

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست دنگ شو,مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 128 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 13:14

حالم اصلا خوب نیس
چشمام... سرم...
این قرصا حسابی گیجم
کمتر حرف بزنم
#مارکا#دبل#دستبند#مینوتمید
شانه_ام_را_باد_برد_#

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : دلتنگم و با هیچکسم میل,دلتنگم و بارونی,دلتنگی و باران,دلتنگی و بارون,شعر دلتنگی و باران,متن دلتنگی و باران,متن دلتنگی و بارون,پیامک دلتنگی و باران,دلتنگم و با هیچکسم, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 2:05

دیروز 
ساعت
بیمارستان
نعیمه
بستنی قهوه
خواب
...

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : مث پس کوچه های پاییزم,مثل پس کوچه های پاییز,دانلود اهنگ مثل پس کوچه های پاییز,دانلود مث پس کوچه های پاییزم, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 2:05

شده تا حالا دلت واسه کسی تنگ نشه؟

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : لکنت شعرو پریشانی و جنجال دلم, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 186 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 2:05

امروز ناب بودازون روزایی که هی دوست دارم تکرار شههرچند معمولا روزای خیلی خوب عادت دارن که خیلی بد تموم بشناما بازم خوبه که هنوز میشه گهگاهی پیداشون کرد....عصر رفتم خونه ن.ج . خیلی وقت بود مامانشو ندیده بودم شاید چند سال... حاضر شدیم و رفتیم با دوربین حرفه ای یکی از بچه ها کلی عکس پاییزی گرفتیم که انصافا هم خوب شد.بعدم با نعیمه د مهدیه و دو سه تا دیگه رفتیم خانه کوچک... اونجا هم خوب بود. کلی خندیدیم و با بچه های جدیدم اشنا شدم... حالا بماند که نگفتم قبلش کجا بودیم و چیشد و اینا...اما نیازی هم به گفتن نداره ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : من هنوزم یه پونز روی صندلی معلم دینی, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 228 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 14:50

قسم به این همه که در سرم مدام شدهقسم به من به همین شاعر تمام شده...چهارشنبه رفتیم عکس بازی،با نعیمه... عکسای خوبی گرفتیم با دوربین حرفه ای و پاییز... بعدم رفتیم خانه کوچک! اما شبش... شب!بازم همه چی رو سر آدم خراب میشه...سنگ صبورش شدن... حرف زدن باهاش، سعی کردن تو آروم کردنش!میگه مریم خسته شدممیگم نعیمه این درد همه مونهچی بگمپا به پاش بیداری و اشک ریختنو فکر میکنم من چقدر از اون تنهاترم که کسی رو ندارم اینجور وقتا آرومم کنه.یه چیزی یمیکوبه تو سرم که این تنهایی رو خودت انتخاب کردی...چقدر م.س اومد جلو و خواست ر ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 147 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 14:50

فکر نمیکردم به این زودی کم بیارم... یعنی عاشق رشتمم و هرچقدر وقت بزارم خسته نمیشم.ولی اینکه صبح از 8 سرکلاس باشی تا عصر و تازه دوتا کلاس اضافه تر هم بری خیلی ظلمه.مبانی و نقوش داشتیم امروز ساعت حدودا 2 مینو اومد پیشم و باهم رفتیم گلشن که شیرینی قبولیمو مثلا بهش بدم.بعد نهارم که طبق معمول دوتا اسپرسو سفارش داد و کلی از راهو پیاده برگشتیم. یعنی شایدم خیلی زیاد نبود اما واسه من باخستگی شب قبل خیلیییی بود.دیشبم فندق اینا اینجا بودن و همه شبکه شدیم و کانتر بازی کردیم. چقدرررر خوبه این با هم بودنامون...باورم ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : خدا کنه که خوابم نبره,خدا کنه که خوابم نبره جهان,خدا کنه که بارون بباره,خدا کنه که خوابم نبره شاهین امیری,خدا کنه که بارون بباره عبدالمالکی,خدا کنه که بارون بباره دانلود,خدا کنه که خوابم نبره دانلود,خدا کنه که خوابم نبره از شاهین امیری,خدا کنه که حسرت,خدا کنه که خوابم نبره آپارات, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 128 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 14:50

مامانو بابا هم صبح رفتن
بد تنها شدم

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : پرم از وحشت انکار شدن, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 14:50

امتحان دیشبمو دادم.
خوبتر از تصورم
اما اخر شب که رفتم بیمارستان بخاطر مهراد کوچولو حالم زیاد خوب نبود...
اخرشب یکی پیام داده : میدونستی رو مخی؟؟؟
میگم ینی چی؟
میگه همین که به هیچکی پا نمیدی همه میخوان بیان سمتت
میگم ربطی به اینا نداره من واقعا نمیخوام با کسی باشم
میگه ولی من میخوام
بلاکش کردم
مردم دیوونه شدن
لعنت به این رابطه های مزخرف!
خیلی وقته وقتی دونفرو با هم میبینم حسرتشو نمیخورم
اینجوری نبودم از اول
بودم؟؟؟

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 180 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 14:50

پرنده های جامونده از پاییز تو چشام یخ میبندن
بی لونه،بی عشق، بی همدم...
تو دستام دوتا قطبه
اگه یخاش آب شه ، اونوقته که دیگه آب از سرم میگذره ...
تو چشمام دریاچه نمکه که آبش خشک شده
حالا تو هی هرسال پرنده ها رو کوچ بده
حیوونیا کجا بمونن؟
مگه یه دل وامونده ی از همه چی بریده جا واسه موندن داره؟؟؟
این همه آدم!
این همه عشق
این همه راااااه
چسبیدی به تعمیر این دوچرخه زنگ زده ی زنجیر بریده؟

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 187 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 13:47

گفتم من نمیتونم مث تو همش فکر این و اون باشم که چی قراره بشه...من که خدا نیستم! تا جایی که بتونم سعیمو میکنم اما خودمو وقف بقیه نمیکنم.خودمم میدونستم بهونه گیریه همش ولی دیگه میخوام تموم شه!خیلی وقته هیچکی نمیتونه خلوتمو بهم بزنهمیتونستم قیافشو تصور کنم وقتی داشت تایپ میکرد:تو اگه میتونی ببینی که بچه شب گرسنه میخوابه یا از سرما یخ میزنه یا خیلی چیزای دیگه . من نمیتونم ببینم . واسم سخته که تو آسایش کامل باشم و همه چی رو واسه خودم بخوام و اون بچه  داره جون میده داره واسه یک لغمه نون بهش تجاوز میشه یا . ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 136 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 13:46

در پیش همه روی لبم خنده نشاندم
...
دیروز با همه بدی و خوبیاش گذشت...

#نعیمه
#قیمه_نذری
#پرنسس هندی
#دیوونه

....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : میخندی تا دنیا رنگی تازه شود, نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 13:46

از چهار و نیم دارم خودمو مجبور میکنم بخوابم. با یه خواب بد پریدم که حتی یادم نیست چی بود!؟با خستگی شدید دیروز و بی خوابی دیشبم طبیعیه که حالم خوب نباشه، نمیشه گردن چیز دیگه ای انداخت این حالو...اما حال روحیم!دیشب علاوه بر حرفای سابق چیزای دیگه هم شنیدم و چشمامو بستمخدایا خیییییلی دلم بارون میخواد! مرده شور این پاییز کوفتیو ببرن که تا الان یکبار فقط بارون اومد که اونم ندیدم...دلم بشدت بهونه میگیرهشاید امروز برم کوه ....
ما را در سایت . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5kafshd0000zakf بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 2 آبان 1395 ساعت: 13:46